شهادت کریم اهل بیت آقا امام حسن مجتبی (ع) و آقا امام رضا (ع) را به تمامی شیعیان جهان تسلیت عرض می نماییم.
فرا رسیدن وفات رسول اکرم (ص) را به تمامی مسلمانان جهان تسلیت عرض می نماییم.
شیخ مفید مینویسد:
پس از آنکه رسول خدا صلیاللهعلیهوآله نماز را به جای آورد، به منزلش رفت. او به خاطر ناراحتی و خستگی بیهوش شد. در این حال، صدای گریه و زاری از جمعیتی که داخل منزل آمده بودند، برخاست. آن حضرت صلیاللهعلیهوآله پس از لحظاتی به هوش آمد و فرمود: دوات و کتف شتری (کاغذی) بیاورید تا چیزی برای شما بنویسم که پس از آن هیچگاه گمراه نشوید! یکی برخاست تا دنبال دوات و کاغذ برود که پیامبر صلیاللهعلیهوآله دوباره بیهوش شد. عمر به آن شخص گفت: برگرد! زیرا او هذیان میگوید!(1)، آن فرد برگشت و بعضی از حاضران گفتند: «انّا للّه و انا الیه راجعون.» ما بر خلاف دستور رسول خدا عمل کردیم!
این روایت را قبل از شیخ مفید، هلالی حامدی در کتابش، ج 2، ص 794 و نیشابوری در ایضاح، ص 259 و طبری در تاریخ خود به سه طریق از سعید بن جبیر از ابن عباس بدون ذکر نام عمر نقل کردهاند.
مرحوم مجلسی هم آن را در بحارالانوار، ج 30، ص 70ـ73 به پنج طریق از بخاری و به دو طریق از الجمع بین الصحیحین و به سه طریق از صحیح مسلم آورده است که بعضی به جابر بن عبدالله انصاری اسناد داده شده، و بقیه از ابن عباس روایت شدهاند.
ابن ابی الحدید معتزلی در شرح نهجالبلاغه، ج 12، ص 20ـ21، از کتاب تاریخ بغداد، تألیف احمد بن ابی طاهر بغدادی خراسانی (م204ـ208 ه.ق)، از ابن عباس روایت کرده است: در زمان خلافت عمر، بر او وارد شدم. او گفت: پسر عمویت را، که بزرگ خانواده شماست در چه حالی ترک کردی و پیش من آمدی؟، گفتم: در حالی او را ترک کردم که با دلو خود از چاه برای نخلستانها، آب میکشید و قرآن میخواند. سپس پرسید: ای عبدالله، آیا هنوز هم به فکر خلافت هست؟ گفتم: بله. پرسید: آیا هنوز هم گمان میکند که رسول خدا او را نصب کرده است؟ گفتم: بله، و بالاتر اینکه از پدرم درباره آنچه او ادعا میکند، سؤال کردم. پدرم پاسخ داد: او راست میگوید. عمر گفت: «علی نزد رسول خدا صلیاللهعلیهوآله جایگاه والایی داشت. ولی این چیزی است که حجتی را اثبات نمیکند و عذری را برطرف نمینماید. پیامبر صلیاللهعلیهوآله در زمانی، جایگاه علی علیهالسلام را بالا برد و هنگام وفاتش تصمیم داشت که به جانشینی وی تصریح کند، اما من از آن جلوگیری کردم و این به خاطر دلسوزی نسبت به اسلام و آگاهی از آن بود. به خدا قسم، نمیبایست که قریش بر امر حکومت مسلّط شوند؛ زیرا در این صورت، عربها در تمام نقاط علیه آنها طغیان میکردند! رسول خدا صلیاللهعلیهوآله هم آنچه را که در دل داشتم، فهمید، لذا، از بیان آن خودداری کرد.» خداوند ابا دارد که امضا کند، مگر آنچه را که جاری شده است!»
وی همچنین در شرح ابن ابیالحدید، ج 12، ص 78ـ 79 از ابن عباس نقل کرده است:
همراه عمر به قصد شام خارج شده بودیم. در بین راه به من گفت: ای پسر عباس، از پسر عمویت گلایه دارم؛ زیرا از او درخواست کردم که همراه من خارج شود، اما امتناع کرد. هنوز هم او را ناراضیمیبینم!، به نظرتو ناخرسندیاش به خاطر چیست؟، گمان میکنم که او هنوز به خاطر از دست دادن مقام خلافت از ما دلخور است! گفتم: همین طور است. او میگوید که رسول خدا صلیاللهعلیهوآله او را برای خلافت معیّن کرده است. او گفت: ای پسر عباس، رسول خدا صلیاللهعلیهوآله چنین چیزی را اراده کرد، اما وقتی خدا آن را اراده نکرده بود، چه میشود؟!، رسول خدا چیزی را اراده کرده بود، ولی خدا چیز دیگری را اراده کرده بود، بدینسان، اراده الهی انجام شد و اراده رسول خدا صلیاللهعلیهوآله انجام نشد! آیا هرچه را که رسول خدا صلیاللهعلیهوآله اراده کرد، انجام شد؟! آن حضرت تصمیم داشت که هنگام وفاتش او را برای خلافت معیّن کند، اما من از ترس برپا شدن فتنه و به خاطر گسترش اسلام، از این کار جلوگیری کردم! رسول خدا هم این را متوجه شد و از بیان تصمیم خودش، خودداری کرد!
پی نوشت:
1- ـ شیخ مفید، الارشاد،ج 1، ص 184.
منبع:
مجله معرفت، شماره 65، تنظیم برای تبیان توسط شکوری
اشعار استاد شهریار در وصف امام حسین (ع)
داغ حسین « شعر استاد شهریار »
حرّم آمد و نو کرد درد و داغ حسین گریست ابر خزان هم بباغ و راغ حسین
هزار و سیصد واندى گذشت سال و هنوز چو لاله بر دل خونین شیعه داغ حسین
بهر چمن که بتازد سموم باد خزان زمانه یاد کند از خزان باغ حسین
هنوز ساقى عطشان کربلا گوئى کنار علقمه افتاده با ایاغ حسین
اگر چراغ حُسینى بخیمه شد خاموش مُنوّر است مساجد به چلچراغ حسین
خدا به نافه خلدش دماغ جان پرداشت که بوى خون نکند رخنه در دماغ حسین
فراغ از دو جهان داشت با فروغ خُداى خُدایرا چه فروغى است در فراغ حسین
یزید کو که ببیند بناله قافله ها گرفته از همه سوى جهان سُراغ حسین
دلم به یاد اسیران کربلا خون شد « استاد شهریار »
محرم آمد و آفاق مات و محزون شد غبار محنت ایّام تاب گردون شد
به جامه هاى سیه کودکان کو دیدم دلم به یاد اسیران کربلا خون شد
از این مبارزه بشکفت خاندان على چنانکه نسل پلید امیّه مرهون شد
بنى امیّه و آن دستگاه فرعونى همان فسانه فرعون و گنج قارون شد
ولى حسین علمدار عشق و آزادى لقب گرفت و شهنشاه ربع مسکون شد
چون نیک مى نگرى زنده آن شهیدانند وگرنه هر بشرى زاد و مرد و مدفون شد
کنون مقابل ایشان بود زیارتگاه کدام زنده به این افتخار مقرون شد
سر و تنى که رسول خدایش مى بوسید به زیر سمّ ستوران خداى من چون شد
به خیمه گاه امامت چنان زدند آتش که آهوان حرم سر به دشت و هامون شد
رسید نوبت زینب که شیرزاد علیست جهان به حیرت از این سربلند خاتون شد
به دوش پرچم آتش گرفته اسلام به کاخ ابن زیاد و یزید ملعون شد
حسین غافله با خود نبرد بى تدبیر که غرق حکمت او فکرت فلاطون شد
تو شهریار به مضمون بلند دار سخن هرآن سخن که جهانگیر شدبه مضمون شد
تولد هفتمین اختر تابناک ولایت و امامت حضرت امام موسی کاظم(ع) را به تمامی شیعیان جهان تبریک عرض می نماییم.
تولد امام محمد باقر (ع) را به تمامی شیعیان و دوستداران آن عالم بزرگوار
تبریک عرض می نماییم.
دانلود ۵ کتاب مخصوص ماه محرم
۱. زندگانی امام حسین (ع)
۲. زندگانی حضرت قمر بنی هاشم (ع)
۳. حماسه حسینی ۳
۴. توسل به قمر بنی هاشم (ع)
۵. زیارت امام حسین (ع)
فرا رسیدن سالروز شهادت امام سجاد (ع) را به تمامی شیعیان جهان تسلیت عرض می نماییم.
نام معصوم ششم علی ( ع ) است . وی فرزند حسین بن علی بن ابیطالب ( ع ) و ملقب به "سجاد" و "زین العابدین " می باشد . امام سجاد در سال 38هجری در مدینه ولادت یافت .
ادامه مطلب ...
نام: علی
لقب: هادی نقی
کنیه: ابوالحسن
نام پدر: محمد
نام مادر: سمانه مغربیه
تاریخ ولادت: 15 ذی الحجه یال 212 هجری
محل ولادت: مدینه طیبه
مدت امامت: 33 سال
مدت عمر: 42 سال
تاریخ شهادت: 3 ماه رجب سال 254 هجری
علت شهادت: طعام زهر آلود
نام قاتل: متوکل عباسی
محل دفن: سامراء
تعداد فرزندان: 4 پسر و1 دختر