هیئت حضرت علی اکبر (ع) شهرستان راور-کانون فرهنگی هنری حضرت علی اکبر(ع) شهرستان راور

عکس مذهبی - مداحی - مولودی - زندگینامه ائمه - شهر راور و غیره

هیئت حضرت علی اکبر (ع) شهرستان راور-کانون فرهنگی هنری حضرت علی اکبر(ع) شهرستان راور

عکس مذهبی - مداحی - مولودی - زندگینامه ائمه - شهر راور و غیره

درد دل

سلام داشتم طبق عادت  نگاهی به رساله میکردم اتفاقی نگام به مطلبی افتاد که  اون ته دلمو تکون داد،بد ندیدم برا شما هم  بگم.

(رساله ی آیت الله فاضل رحمت الله علیه_احکام غصب_مساله ی 2671)

اگر انسان نگذارد مردم از مسجد،مدرسه،پل و جاهای دیگری که برای عموم ساخته شده استفاده کنند حق آنان را غصب نموده است.

حال آنکه غصب از گناهان بزرگ است و کسی که مرتکب این عمل شود در قیامت به عذاب سخت گرفتار میشود.

خوب  حالا فکر کنید ببینید شاید غصب بخشی از زندگیمون شده و ما غافلیم مثلا میدونیم فلان کوچه عرضش کمه  اونوقت خیلی راحت ماشینمون و پارک میکنیم داخلش و میریم سراغ کارمون و چه افرادی که میخوان از اونجا رد بشن ولی به لطف ما راهشون بسته است خوب همه حق عبور دارن پس یعنی ما حق عده ای رو غصب کردیم و چقدر ساده است  که با کمی حواس جمعی  خودمون و گرفتار نکنیم یا تو بحث مساجد (با احترام کامل به تمام مسئولان زحمت کش مساجد)چرا حالا که خدا در رحمت به سوی عده ای باز کرده و با اعتماد مردم  اونها به عنوان هیئت امنا یا خادم مسجد انتخاب شدن از این فرصت برای عاقبت بخیری استفاده نمیکنند و این موهبت رو مایه ی عذاب قیامت خوشون قرار میدن متاسفانه عده ای محدود مساجد رو ملک شخصی خودشون میدونن و با جلوگیری از فعالیت جوانان و دیگر اقشار در قالب کانون مساجد و هیئت های مذهبی  و حتی پایگاه های بسیج به بهانه های مختلف و بعضا جاهلانه باعث عدم رونق  مساجد میشن و آیا این غصب حقوق عوام نیست؟آیا قفل بودن در مساجد در بیشتر زمان شب و روز و فقط برگزاری نماز جماعت چند نفری اونم به صورت بریده بریده  غصب حقوق عوام نیست؟آیا... و  بدا به حال غاصبان

سرتون و درد آوردم منتظر نظرات شما هستم. 

ولادت امام مهربانی ها

دیدم همه جا بر در و دیوار حریمت 


جایی ننوشته است گنه کار نیاید


سلام  امام بزرگوار و مهربان ،................راستش را بخواهید میخواستم  خیلی چیزها بنویسم  برایتان ولی  اخر  بگویم رویم نمیشود ،بلد نبودم،لیاقت نداشتم و ...چه بگویم؟شاید شما مرا لایق ندیدید و  از من روی گرداندید که زبان گفتن و نوشتنم الکن شد ولی نه زبانم لال شود اخر شما که دلسوز و چراغ هدایت  اغیار و بیگانگان  و ساده بگم همه و همه اید امکان ندارد که این بنده ی کوچک را رها کرده باشید هر چه نباشد به زبان که میگویم دوستدار شمایم پس اشکال کجاست ؟؟؟خوب که فکر میکنم میبینم چیزهایی دستگیرم شد،وقتی گناه تمام افکار و اعمالم را محاصره کرده چطور میتوانم  برای تان خرج شوم  دست شما دایم برای نجات من به سویم می اید و من غرق در گرد باد وسوسه ها  دایم از شما دور و دور تر میشوم و باز این شمایید که مرا رها نمیکنید ،و باز من...،ولی امید دارم  چون  میدانم بالاخره  شما مرا از طوفان نجات خواهید داد.


وعده ی دیدار ما مشهد کنار پنجره فولاد